چرا گاهی اوقات در روابط عاشقانه، احساس میکنیم که چیزی کم داریم؟


3. عدم برقراری ارتباط موثر
ارتباط ضعیف و نادرست میتواند فاصلهای عاطفی بین شما و شریک زندگیتان ایجاد کند. عدم توانایی در بیان احساسات و نیازها، منجر به سوءتفاهم و نارضایتی میشود. گاهی اوقات فکر میکنیم طرف مقابل باید ذهن ما را بخواند و بدون اینکه چیزی بگوییم، متوجه نیازهای ما شود. این تصور اشتباه باعث میشود که احساس ناامیدی و تنهایی کنیم. سعی کنید به طور واضح و با صداقت با طرف مقابل صحبت کنید و احساسات خود را بیان کنید. به حرفهای او با دقت گوش دهید و سعی کنید دیدگاه او را درک کنید.
4. کمبود صمیمیت عاطفی و جسمی
صمیمیت عاطفی به معنای احساس نزدیکی، درک و پذیرش متقابل است. صمیمیت جسمی نیز شامل تماس فیزیکی، بوسه و رابطه جنسی است. کمبود هر یک از این دو نوع صمیمیت میتواند منجر به احساس کمبود در رابطه شود. اگر احساس کنید که با طرف مقابل ارتباط عاطفی عمیقی ندارید و نمیتوانید با او در مورد مسائل مهم صحبت کنید، احساس تنهایی خواهید کرد. در ضمن، کمبود تماس فیزیکی و رابطه جنسی میتواند باعث شود که احساس کنید از نظر جسمی به طرف مقابل نزدیک نیستید. سعی کنید برای تقویت صمیمیت عاطفی و جسمی در رابطه خود تلاش کنید. با هم وقت بگذرانید، در مورد احساسات خود صحبت کنید، و به نیازهای یکدیگر توجه کنید.
5. عدم حمایت کافی
حمایت عاطفی، روانی و عملی از طرف مقابل، یکی از ارکان اصلی یک رابطه سالم است. اگر احساس کنید که در زمانهای سخت، طرف مقابل از شما حمایت نمیکند، احساس تنهایی و ناامیدی خواهید کرد. حمایت به معنای گوش دادن به مشکلات، ارائه راه حل، تشویق و دلداری دادن است. در ضمن، حمایت عملی شامل کمک به انجام کارها، تقسیم وظایف و نشان دادن این است که طرف مقابل در کنار شماست. اگر احساس میکنید که حمایت کافی دریافت نمیکنید، با طرف مقابل در مورد نیازهای خود صحبت کنید.
6. عدم قدردانی
قدردانی از تلاشها و محبتهای طرف مقابل، نقش مهمی در حفظ و تقویت رابطه دارد. اگر احساس کنید که تلاشهای شما دیده نمیشود و قدردانی نمیشود، احساس ناامیدی و بیانگیزگی خواهید کرد. سعی کنید به طور مرتب از طرف مقابل برای کارهایی که انجام میدهد تشکر کنید. حتی یک تشکر ساده میتواند تاثیر زیادی بر روی احساسات او داشته باشد. در ضمن، قدردانی میتواند باعث شود که طرف مقابل انگیزه بیشتری برای ادامه دادن به تلاشهای خود داشته باشد. به جای تمرکز بر روی نقصها، سعی کنید بر روی نقاط قوت و ویژگیهای مثبت طرف مقابل تمرکز کنید و از او قدردانی کنید.
7. بیتوجهی به نیازهای فردی
در یک رابطه، باید هم به نیازهای رابطه و هم به نیازهای فردی خود توجه کنید. اگر بیش از حد بر روی نیازهای رابطه تمرکز کنید و نیازهای خود را نادیده بگیرید، احساس کمبود و نارضایتی خواهید کرد. هر فردی نیازهایی دارد که باید در یک رابطه برآورده شود، از جمله نیاز به استقلال، تفریح، یادگیری و رشد. اگر احساس کنید که نمیتوانید به نیازهای خود برسید، احساس خفقان خواهید کرد و رابطه برایتان طاقتفرسا خواهد شد. سعی کنید تعادلی بین نیازهای فردی و نیازهای رابطه برقرار کنید. زمانی را به خودتان اختصاص دهید، به دنبال علاقهمندیهای خود بروید و با دوستان خود وقت بگذرانید.
8. عدم وجود اهداف مشترک
داشتن اهداف مشترک در زندگی، به رابطه شما جهت و معنا میبخشد. اگر شما و طرف مقابل هیچ هدف مشترکی نداشته باشید، احساس خواهید کرد که در دو مسیر متفاوت حرکت میکنید. اهداف مشترک میتواند شامل اهداف شغلی، مالی، خانوادگی، تحصیلی و یا حتی اهداف تفریحی باشد. وقتی شما و طرف مقابل برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش میکنید، احساس نزدیکی و همبستگی بیشتری خواهید داشت. سعی کنید با طرف مقابل در مورد اهداف خود صحبت کنید و ببینید که آیا میتوانید اهداف مشترکی پیدا کنید. حتی اگر اهداف شما کاملاً یکسان نباشد، میتوانید با هم سازگار شوید و در رسیدن به اهداف یکدیگر حمایت کنید.
9. تکراری شدن رابطه
تکراری شدن فعالیتها و روزمرگیها میتواند شور و هیجان رابطه را از بین ببرد. وقتی همه چیز قابل پیشبینی باشد، احساس خستگی و بیانگیزگی خواهید کرد. سعی کنید با ایجاد تغییرات کوچک و بزرگ در زندگی خود، از تکراری شدن رابطه جلوگیری کنید. میتوانید به مکانهای جدید سفر کنید، فعالیتهای جدید را امتحان کنید، و یا حتی فقط تغییراتی در دکوراسیون خانه خود ایجاد کنید. مهم این است که کاری کنید که رابطه شما همیشه تازه و جذاب باشد. توجه داشته باشید شما میتوانید با انجام کارهای غیرمنتظره برای طرف مقابل، او را غافلگیر کنید و شور و هیجان را به رابطه خود برگردانید.
10. عدم وجود مرزهای سالم
داشتن مرزهای سالم در یک رابطه، به معنای تعیین حد و حدود مشخص برای حفظ استقلال و سلامت روان است. اگر مرزهای شما در رابطه مشخص نباشد، ممکن است احساس کنید که طرف مقابل در زندگی شما دخالت میکند و آزادی شما را محدود میکند. مرزها میتواند شامل مرزهای عاطفی، جسمی، مالی و زمانی باشد. مثلا شما حق دارید که زمانی را به تنهایی بگذرانید، در مورد مسائل شخصی خود با دیگران صحبت کنید، و یا از انجام کارهایی که با آنها راحت نیستید، خودداری کنید. سعی کنید با طرف مقابل در مورد مرزهای خود صحبت کنید و به مرزهای او نیز احترام بگذارید. عدم وجود مرزها منجر به فرسودگی عاطفی و احساس خفگی در رابطه میشود.
11. مقایسه رابطه با دیگران
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، سم مهلکی برای رابطه شماست. هر رابطهای منحصر به فرد است و شرایط خاص خود را دارد. آنچه که در ظاهر یک رابطه خوب به نظر میرسد، ممکن است در واقعیت با آنچه که شما میبینید متفاوت باشد. مقایسه باعث میشود که بر روی نقصهای رابطه خود تمرکز کنید و از داشتههای خود غافل شوید. به جای مقایسه، سعی کنید بر روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید و برای بهبود آن تلاش کنید. به جای حسرت خوردن به روابط دیگران، قدر رابطه خود را بدانید و برای حفظ آن تلاش کنید.
12. مشکلات حل نشده گذشته
مشکلات حل نشده گذشته میتواند مانند باری سنگین بر دوش رابطه شما باشد. اگر مشکلات گذشته را حل نکنید، این مشکلات به مرور زمان بزرگتر میشوند و رابطه شما را تحت تاثیر قرار میدهند. سعی کنید با طرف مقابل در مورد مشکلات گذشته صحبت کنید و به دنبال راه حلی برای آنها باشید. گاهی اوقات، برای حل مشکلات گذشته نیاز به کمک یک مشاور دارید. نادیده گرفتن مشکلات، آنها را از بین نمیبرد، بلکه فقط آنها را به تعویق میاندازد. به جای فرار از مشکلات، با آنها روبرو شوید و به دنبال راه حلی برای آنها باشید.
13. عدم اعتماد به نفس
عدم اعتماد به نفس میتواند باعث شود که احساس کنید لایق عشق و محبت نیستید. این احساس میتواند منجر به رفتارهای مخرب در رابطه شود، مانند حسادت، کنترلگری و وابستگی بیش از حد. اگر اعتماد به نفس پایینی دارید، سعی کنید برای تقویت آن تلاش کنید. میتوانید با تمرکز بر روی نقاط قوت خود، انجام کارهایی که به شما احساس خوبی میدهند، و یا کمک گرفتن از یک روانشناس، اعتماد به نفس خود را افزایش دهید. هر چه اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، رابطه سالمتری خواهید داشت. خودباوری، سنگ بنای یک رابطه سالم و موفق است.
14. عدم پذیرش تفاوتها
همه افراد با هم متفاوت هستند و این تفاوتها میتواند در یک رابطه چالش ایجاد کند. عدم پذیرش تفاوتها باعث میشود که بخواهید طرف مقابل را تغییر دهید و او را مطابق میل خود سازید. این کار نه تنها غیرممکن است، بلکه باعث ناراحتی و رنجش طرف مقابل نیز میشود. به جای تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل، سعی کنید تفاوتهای او را بپذیرید و به آنها احترام بگذارید. همانندی کامل، به مرور زمان کسل کننده میشود. تفاوتها، فرصتی برای یادگیری و رشد در رابطه ایجاد میکنند.
15. فشار اجتماعی و خانوادگی
فشار اجتماعی و خانوادگی میتواند تاثیر زیادی بر روی رابطه شما داشته باشد. گاهی اوقات، خانواده و دوستان شما ممکن است انتظاراتی از شما داشته باشند که با آنچه که شما میخواهید متفاوت باشد. این انتظارات میتواند باعث ایجاد تنش و درگیری در رابطه شما شود. سعی کنید با خانواده و دوستان خود در مورد رابطه خود صحبت کنید و به آنها توضیح دهید که چه چیزی برای شما مهم است. البته، باید به نظرات آنها نیز گوش دهید، اما تصمیمگیرنده نهایی شما هستید. اجازه ندهید که فشارهای بیرونی، رابطه شما را تحت تاثیر قرار دهد.
16. عدم بخشش
بخشش، یکی از مهمترین مهارتها در یک رابطه سالم است. همه افراد اشتباه میکنند و در یک رابطه، احتمال اینکه طرف مقابل شما را آزرده کند، وجود دارد. اگر نتوانید طرف مقابل را ببخشید، کینه و نفرت به مرور زمان در قلب شما جمع میشود و رابطه شما را از بین میبرد. بخشش به معنای فراموش کردن اشتباه نیست، بلکه به معنای رها کردن خشم و ناراحتی و تصمیمگیری برای ادامه دادن رابطه است. سعی کنید طرف مقابل را ببخشید و به او فرصتی دوباره بدهید. نبخشیدن، مانند نگه داشتن یک زغال گداخته است؛ فقط خودتان را میسوزاند.
17. عدم توجه به زبان عشق طرف مقابل
همه افراد به یک شکل عشق را ابراز نمیکنند و دریافت نمیکنند. گری چاپمن، مشاور خانواده، 5 زبان عشق را معرفی کرده است: کلام تاییدی، وقت با کیفیت، دریافت هدیه، اعمال خدمتی و تماس فیزیکی. اگر شما به زبان عشق طرف مقابل توجه نکنید، ممکن است او احساس کند که دوستش ندارید، حتی اگر واقعاً اینطور نباشد. سعی کنید زبان عشق طرف مقابل را شناسایی کنید و به او به همان زبان عشق بورزید. در ضمن، به طرف مقابل بگویید که شما چگونه عشق را ابراز و دریافت میکنید. درک زبان عشق یکدیگر، کلید ایجاد یک رابطه رضایت بخش است.






